Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-28@07:48:21 GMT

آفت تهدیدکننده حیثیت انجمن‌های ادبی‌

تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۹۱۸۶۹

آفت تهدیدکننده حیثیت انجمن‌های ادبی‌

عبدالحمید ضیایی که معتقد است از دل تک‌آوایی، استبداد ادبی زاده خواهد شد از مهم‌ترین آفتی که به اعتقاد او، تهدیدکننده ماهیت و حیثیت انجمن‌های ادبی است، می‌گوید.

این شاعر و منتقد در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت برگزاری نشست‌های انجمن‌های ادبی اظهار کرد: به نظر من انجمن‌های ادبی دارای اعتبار و اهمیت ویژه‌ای هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درواقع انجمن‌ها، نهادهای ادبی و بازوان این جامعه‌ متکثرند. می‌دانیم که هیچ مفهومی تا مشمول نهادسازی نشود، ماندگار نخواهد شد. مثلا انجمن پادشاهی ادبیات بریتانیا یکی از کهن‌ترین و پرجمعیت‌ترین انجمن‌های ادبی جهان است و افرادی مثل مارگارت اتوود، ادری بارکر، راجر اسکروتن، کازوئو ایشی‌گورو، آلن دو باتن، سارا بیکول، هارولد پینتر، جی.کی. رولینگ، ریچارد داوکینز، فردریک رافائل، ریچارد آدامز، جرج برنارد شاو، سمیوئل تیلور کولریج، گراهام گرین، ویلیام نیکلسون، اریک هابسبام، توماس هاردی و... در آن عضویت داشته و دارند. متاسفانه ما در ایران چنین نهادهای ادبی‌ای نداریم.

او در ادامه متذکر شد: البته اگر به سامانه جامع امور انجمن‌های ادبی که توسط بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان (زیرمجموعه معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ) ایجاد شده رجوع کنیم، می‌بینیم که دست‌کم ۷۰۰ انجمن ادبی ثبت‌شده در کل کشور داریم که با احتساب انجمن‌های ثبت‌نشده، این رقم سر به هزار انجمن و بلکه بیشتر می‌کشد. اما عملاً خروجی این انجمن‌ها و نقش و جایگاه آن‌ها در فرایند تولید و توزیع محصولات ادبی مشخص نیست. هر انجمن سازی متفاوت می‌زند و گاهی اوقات حتی اعضای آن انجمن هم به این ساز نمی‌رقصند!

ضیایی که معتقد است حفظ تنوع و تعدد سلایق در انجمن‌های ادبی از اولویت‌های فکری بوده و باید وسیعا مورد اعتنا قرار گیرد، بیان کرد: تک‌صدایی و تک‌بعدی بودن مهم‌ترین آفتی است که تهدیدکننده ماهیت و حیثیت انجمن‌های ادبی است. این تک‌آوایی هم می‌تواند تعین فرمالیستی داشته باشد و هم وجه محتوایی و معرفتی.

او سپس با بیان این‌که بی‌تردید از دل تک‌آوایی، استبداد ادبی زاده خواهد شد، گفت: پرداختن به یک وجه یا بُعد یا فرم یا ژانر از ادبیات طبعاً به غفلت یا تغافل از وجوه متعدد ادبیات منجر خواهد شد. البته لازمه کار جدی و عمیق در انجمن‌ها، تمرکزگرایی و تخصص‌گرایی است اما اگر این تعمق و جزئی‌نگری، همراه با آگاهی و اشراف کلان‌نگرانه نباشد، به هیچ خلاقیت و آفرینشی منجر نخواهد شد.

این شاعر افزود: با این‌که از عمر نخستین انجمن ادبی ایران بیش از ۱۲۰ سال می‌گذرد و عمری برابر با انقلاب مشروطه دارد اما گویا با مشروطیت هم‌سرنوشت بوده و چنان که باید و شاید به نتیجه دلخواه نرسیده است. از سال ۱۲۷۸ شمسی این انجمن در تالار آئینه و مدرسه دارالفنون برگزار شد و بعد هم در فاصله سال‌های ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۹ و بعد از آن با حضور افراد بزرگی مثل ایرج میرزا، ملک‌الشعرای بهار، علامه محمد قزوینی، حسن وحید دستگردی، عبرت نائینی، پروین اعتصامی، احمد اشتری و..  تداوم یافت. نسل‌های بعد از دهه ۴۰ تا ۶۰ هم چراغ انجمن را با حضور استادانی مثل بدیع‌الزمان فروزانفر، دکتر رضازاده‌ شفق، سعید نفیسی، نصرالله فلسفی، صادق سرمد، استاد شهریار، امیری فیروزکوهی، دکتر حسین خطیبی، احمد گلچین‌معانی و … فروزان نگه داشتند. اگر این پیشینه را مدنظر بگیریم، حقیقتا ما در این‌ خصوص پیشرفت چشمگیر و ترقی معکوسی داشته‌ایم! نمی‌خواهم و نباید کارکرد و نقش انجمن‌های ادبی ایران معاصر را نادیده بگیرم اما انصافاً با انجمن‌های ادبی در دهه‌های گذشته قابل قیاس نیست.

سراینده مجموعه «در ازدحام تنهایان» با اشاره به این‌که تغییرات انجام‌شده در انجمن‌ها عموماً ناظر به وجوه کمّی یا صوری بوده و کمتر شاهد تغییر و دگردیسی محتوایی انجمن‌ها بوده‌ایم، اظهار کرد: البته دولت باید در مقوله برگزاری جشنواره‌ها، اعطای جوایز و معضلات چاپ و انتشار آثار ادبی نقش تسهیلگر داشته باشد ولی نباید خیلی به نتیجه‌بخش بودن کار دولتی دل خوش کنیم. ما به سازمان‌های مردم‌نهاد (NGO) در سپهر ادبیات کشور نیاز داریم و تا این نهادها با همت و حمایت علاقه‌مندان ایجاد نشود، گام جدی برداشته نخواهد شد.

عبدالحمید ضیایی درحالی که کافه‌ها را بستر مناسبی برای رشد ادبیات دانست، گفت: من معتقدم که دیگر اداره انجمن‌های ادبی به سبک سنتی کارآمد نیست و باید فکری جدی به حال آن کرد. برای اثبات این مدعا می‌توانیم دست به پایش و پیمایش انجمن‌ها در این چند دهه بزنیم تا متوجه شویم که این مراکز عملاً چند شاعر یا نویسنده‌ مطرح و طراز اول را تربیت کرده و تحویل جامعه داده‌اند! آفتی که هم ادبیات کافه‌ای و هم ادبیات فضای مجازی را تهدید می‌کند این است که کلیت ماجرا محدود به شعرخوانی و تشویق از طریق دست‌زدن یا لایک کردن حواریون و فالوئرها و باندگرایی شبه ادبی بشود و عملا در سه مرحله خلق، فهم و نقد اثر ادبی اتفاق خاصی نیفتد. گروه‌های ادبی در واتساپ و تلگرام نیز عمدتا دچار همین سردرگمی و چرخه‌ معیوب هستند و بسیاری از شاعران یا «متشاعران» صرفا درصدد تبلیغ نام و شهرت شاعرانه‌ خود هستند و می‌خواهند صرفاً شعر خودشان دیده شود. البته علاوه بر کافه‌ها که فضای مناسب و صمیمانه‌ای برای تبادل آرا و نقد آثار است، کانون‌ها و حلقه‌های ادبی دانشگاه‌ها و مراکز دینی نیز باید مورد حمایت جدی‌تر قرار بگیرند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: انجمن های ادبی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۹۱۸۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهم‌ترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل می‌گیرد و نظام‌های اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی می‌شود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.

دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش‌های مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانه‌ای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیست‌بوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی می‌تواند در پویایی زیست‌بوم و الگوسازی در زمینه سبک‌زندگی، نقشی پررنگ داشته‌باشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیبایی‌ها و جاذبه‌های هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیام‌ها و مفاهیم به ظریف‌ترین و مؤثرترین شکل وجود دارد. 

* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است

این پژوهش بیان می‌کند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاست‌های واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصی‌تر نیز راهبردهای موجود کم‌رمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشان‌دهنده فعالیت جزیره‌ای، موازی‌کاری و تشتت در تولی‌گری است. 

* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان

این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را به‌عنوان یکی از چالش‌های تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان به‌عنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به ساده‌انگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شده‌است. به‌دلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصص‌گرایی و برنامه‌ریزی جامع‌نگرانه، عمده اقدامات به‌صورت مقطعی و پروژه‌ای، جوشیده از دغدغه‌های فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بوده‌اند که به نتایج کم‌اثر و سطحی انجامیده‌است. 

* مغفول ماندن بسیاری از حوزه‌های موضوعی مورد نیاز مخاطب 

در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزه‌های موضوعی مورد نیاز مخاطب به‌عنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوع‌یابی، مسئله‌مندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحران‌ها و مسائل آسیب‌زای دوره کودکی و نوجوانی کم‌توجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغه‌های خود، بیشتر سراغ آثار ترجمه‌ای و خارجی می‌روند که اغلب حاوی پیام‌هایی آسیب‌زا و ناسازگارند. 

* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر

دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغه‌مند و مسئله‌شناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینش‌گر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساخت‌ها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینش‌گران فعال و دغدغه‌مند کنونی نیز کم‌شمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند. 

* فعالیت جزیره‌ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول

این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیره‌ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را به‌عنوان یکی از چالش‌های این حوزه معرفی کرده و توضیح می‌دهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تک‌محصول‌ها، اگرچه در کوتاه‌مدت جذب مخاطب را به‌همراه داشته و دستاوردساز است، اما نمی‌تواند به‌طور ماندگار و گسترده‌ای جریان‌سازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاه‌ها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیت‌ها و برنامه‌های اصلی خود را در سطح درون‌سازمانی دنبال می‌کنند. به‌این‌ترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجش‌پذیری محقق نمی‌شود. 

* نظم‌دهی و انسجام‌بخشی به فعالیت‌های این حوزه

این پژوهش پیشنهاد می‌کند که نظم‌دهی و انسجام‌بخشی به فعالیت‌های این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامه‌ای راهبردی و جامع (مصوب شورای‌عالی انقلاب فرهنگی) و به‌روزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامه‌ای است. رصد و پایش مداوم زیست‌بوم فرهنگی کودک و نوجوان می‌تواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که می‌تواند یاریگر برنامه‌ریزان و آفرینش‌گران و تولیدکنندگان در ایده‌پردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد. 

* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی

این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه می‌دهد که در راستای افزایش تخصص‌گرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساخت‌های کنونی باید به‌سمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینش‌گران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاین‌رو، لازم است ضمن تقویت ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیت‌های ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوق‌های مالیاتی و اعطای یارانه). 

در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان به‌عنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاه‌های حقوقی و آفرینش‌گران موفق و ترویج و چهره‌سازی از آنها می‌تواند پیوند مستحکم‌تری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینش‌گران از امکان همراهی طولانی‌مدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویت‌بخشی، الگو‌آفرینی و سبک‌سازی دارند. 

* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت‌های بازار فرهنگی

این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت‌های بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان می‌کند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقه‌ها و گرایش‌های گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در این حوزه، می‌توان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینش‌هایی در قالب‌های گوناگون پرداخت.

* تقویت جریان اقتباس

راهکار دیگر مرکز پژوهش‌های مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایه‌گذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان می‌کند که با تقویت جریان اقتباس می‌توان جهان‌های داستانی و شخصیت‌های بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلم‌نامه‌ها و بازی‌نامه‌های اقتباسی براساس رمان‌های پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالب‌های هنری و رسانه‌ای پرداخت. صنعت پی‌نما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و می‌تواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (به‌ویژه پویانمایی) باشد. با سرمایه‌گذاری در پی‌نما، هم مخاطب بالقوه‌ای برای آثار اقتباسی فراهم می‌شود و هم بهره‌وری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش می‌یابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاه‌های مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیت‌ها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگ‌سراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات هم‌افزا در این زمینه، ضروری است. 

در یکی جمع بندی نهایی محوری‌ترین مسائل و چالش‌های این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
  • تکریم چهره ماندگار فلسفه و عرفان در شیراز
  • تأکید مدیر شبکه آموزش بر پاسداشت زبان فارسی و شعر و موسیقی اصیل ایرانی
  • اهمیت ویژه به پاسداشت زبان و ادبیات فارسی ، شعر و موسیقی اصیل ایرانی در شبکه آموزش
  • پاسداشت ادبیات، شعر و موسیقی اصیل ایرانی در شبکه آموزش
  • اسامی داوران مرحله استانی اعلام شد/ داورانی از جنس هنر و تجربه
  • «شیخ اجلّ» یکی از چهار عنصر ادبی ایران است
  • نمایشگاه کتاب و ظرفیت «گردشگری ادبی»
  • برگزاری جایزه داستان و بازآفرینی با رویکرد روایتگری ادبی
  • نمایشگاه کتاب تهران «گردشگری ادبی» را ترویج می‌کند/ تهران می‌تواند «شهر خلاق ادبی» شود